هر که دینش واعظ او نباشد موعظه سودش ندهد. هر که فساد را خوش دارد، قیامت را ناخوش دارد. هر کس کشتهى خویش مىدرود و جزاى عمل خود مىبیند. به سلامت تن و آسایش دیروز مغرور مشو، که مدت عمر کوتاه است و دوام سلامت محال.
هر که پیروى هوا کند، دین به دنیا فروخته. ثمرهى دانشها عمل است.
برترین مردم کسى است که شهوت، دینش را تباه نکند. بهترین مردم کسى است که حرص را از دل براند و در اطاعت حق با هواى نفس مخالفت کند. بخیل نگهبان نعمت خویش و انباردار وارث است. هر که گرفتار طمع شود از تقوا بىبهره است.
هر که چون نعمتى یابد و زیاد خوشحال شود، به هنگام مصیبت بسیار بىتاب گردد. از گفتار بیهوده بپرهیز که عیب نهفته را آشکار، و دشمن خفته را بیدار مىکند. گفتار هر کس معرف عقل و فضیلت او است، پس اگر نیکو گفت اعانتش کن؛ و به سخن اندک قانع باش.
مرد را به گفتار شناسند و به عمل توصیف کنند. سخن را محکم و عمل را ستوده گردان. آدم پرحرف ملالت آور است و سائل سمج محروم.
هر که دوستان را تحقیر کند تنها ماند. هر که همسایگان را خوار کند عزت نیابد، و هر که برادران را محروم کند سعادت نیابد. آبرومندترین عطا آن است کهپیش از سؤال داده شود. آنکه روى سؤال ندارد، از همه سزاوارتر است.
هر که صفاى خوشى دارد لایق دوستى و رفاقت است.
هر که با سخنان نکوهیده ترا خشمگین کرد، با حلم نیک او را موعظه کن. هر که از صرف مال براى خود بخل ورزد، سخاوتمندانه آنرا در اختیار شوهر زن مىنهد. چون احسانى به کسى کنى مخفى دار، و چون دیگرى به تو احسان کند آشکار کن. هر که با کریمان همسایه شود، از تهى دستى ایمن گردد. هر که اصلش پاک است فرعش هم پاک خواهد بود.
هر که احسان مردم را انکار کند مستحق قطع احسان است. هر که در کار خیر منت نهد شکرش لازم نیست. هر عملى که عجب آورد، اجر ندارد. هر که به رفتار بد خویش راضى باشد، به پستى خود گواهى داده. هر که عطیه خود بازگیرد در خست مبالغه کرده.
هر که از نردبان همت بالا رود در نظر مردم بزرگ شود. آدم بدخو، تنگ روزى است. هر کس مال را وقعى نگذارد، سیل امید به جانب او رود. هر که از مال بگذرد عزیز شود، و هر که از آبرو بگذرد ذلت بیند. بهترین مال آن است که از حلال بدست آید و در حلال مصرف شود.
بدترین مال آن است که از حرام به چنگ آید و در گناه صرف شود.
بهترین کار خیر، فریادرسى دادخواهان است. تکمیل جوانمردى به این است که حق خود را فراموش کنى، و حق دگران را بخاطر سپارى؛ چون به کسى بد کنى بزرگ دانى، و چون به تو بد کنند کوچک شمارى. سخاوت مایهى محبت دوستان است، و بخل موجب دشمنى ایشان؛ با آنکه به تو احسان کرده بدى نکن، و کسى را در ضرر به صاحب نعمت خود یارى نکن. هر که مدتى دراز تجاوز و ستمش زیاد شد، نابودیش نزدیک شده.
بدترین مردم آنست که از ستمگر پشتیبانى کند و ستمدیده را واگذارد.
هر که در راه برادرش چاهى بکند خود در آن افتد. لکنتى که موجب سلامت باشد، از سخنورىاى که پشیمانى آرد بهتر است. آن که ناشایسته گوید ناپسند بشنود. هر که شهوت خود را بکشد جوانمردى را زنده کرده.
هر که شمشیر عدوان بکشد، در مغز سرش غلاف شود. هر که عطایش زیاد باشد، دوستان فراوان دارد. از ظلم بگریز که مردان را در هم مىشکند، و عمرها را کوتاه مىکند. قناعت، آسایش تن است.
تجربهى زیاد، مایهى افزایش عقل است.
دور و نزدیک از سخنچین حذر کنند. هر که حلم دارد، بزرگ مىشود. هر که عزت خویش خواهد، پول را خوار کند. هر که از راه رود نلغزد.
بندهى حق آزاد است. هر که بخشى از عنایتش را عاید تو کند، همهى شکرت را نثار وى کن. تأنى و آرامش، سبب وصول به آرزو است.
براى نگهدارى علم، هیچ چیز چون بذل آن به اهلش نیست. گاهى عطا خطا است، و عنایت جنایت.
اگر شمشیر نبود کجروى زیاد بود. راستى اگر مجسم شود به صورت شیر درآید، و دروغ به صورت روباه. اگر نادانان سکوت کنند، اختلاف از میان برخیزد. هر که کارها را بسنجد به اسرار واقف شود. هر که نتواند یک کلمهى ناهنجار را تحمل کند کلمات چندى خواهد شنید.
هر که عیب خویش جوید روحش پاک شود. هر که به منتهاى آرزو رسد، باید منتظر نهایت نگرانى باشد. هر که در عزت دنیا با سلاطین شرکت کند، در ذلت آخرتشان نیز شریک شود. فقر، زبان زیرک را مىبندد. مرض، زندان تن است و غصه، زندان روح.
هدیه بلاى دنیا را مىگرداند، و صدقه بلاى آخرت را. طمع، آزاد را بنده مىکند و قناعت، برده را آزاد. فرصت تند مىرود و کند برمىگردد. زبان حجمش کوچک و گناهش بزرگ است. روز عدالت، بر ظالم سختتر از روز ظلم بر مظلوم است.
[ چهارشنبه 90/10/14 ] [ 6:1 عصر ] [ حجت قاسم خانی ]